Miraculous => میرکلس => (adj.)

Miraculously => میرکلس لی => (adv.)

به طور معجزه آسایی

به طور کاملا شانسی – غیرمنتظره

 

  • Completely unexpected
  • کاملا غیرمنتظره
  • Often very lucky
  • اغلب به صورت کاملا شانسی
  • Fortunate is more formal than lucky

 

  • Miraculously he was unharmed after being hit by lightning.
  • به طور معجزه آسایی او بعد از اصابت با رعدوبرق آسیبی ندید.

 

  • She made a miraculous recovery from her injuries.

 

  • اون به طور معجزه آسایی زخم هاش خوب شد.

 

 

  • They had a miraculous escape when their car plunged into a river.
  • اون ها به طور معجزه آسایی خارج شدند یا فرار کردن وقتی که ماشینشون تو سرازیری به طرف رودخونه میرفت.

 


 

چه جمله هایی میتونید با این لغت بسازید؟؟؟ تو قسمت نظرات جمله های خودتون رو بنویسید.winkheart